آخرین ارسالی های انجمن

در دوره ای که هرکه به فکرغنیمت است
عشق تو را به قیمت جانم خریده ام
بین من و تو فاصله بسیار بوده است
با این وجود فاصله ام را دویده ام
مثل پرنده خسته از این ماجرای تلخ
از شاخه ای به شاخه ی دیگر پریده ام
فرصت به ما نداد زمان، زندگی کنیم
دنیا تمام شد رگ خود را بریده ام
دیگر وقوع معجزه هم کارساز نیست
چون نقطه ای به آخر این خط رسیده ام
به هیچ جمله ای قول نوشتن نداده ام
که خون از دماغ هیچ واژه ای نیاید….
ای دوچشم مست تودراین حوالی بی نظیر
خسته ام ، تنهاترینم ، دست هایم را بگیر
قطره قطره آب شد، دل درغمت بی تاب شد
زیر خورشید فروزان نگاهت ناگزیر
آه اگر صد سال بنشینم تماشایت کنم
من نخواهم شد زچشمان تو هرگزسیرسیر
باامید با تو ماندن ، ازتو گفتن زنده ام
بی تو من می میرم ای بالا بلند سر به زیر
بس که دنبال تو راه افتاده ام دیوانه وار
رد پایم مانده بر شن های گرم این کویر
ای دلیل ماندن من در کویرستان درد
سایه عشق خودت را ازسرمن برمگیر
آن نگاری که پریشانی ما را دیده
نقره ای نور تنش بر شب من تابیده
بر تن ساحلیِ خیس ِ عرق کرده من
بس که آتش زده ای، در شریان های تنم
دود آه دل من، سر به فلک ساییده
سر به صحرا زده از غصه نادیدن تو
مردی از دست زمان، دست زمین نالیده
مثل یک شعله ی بی حوصله درمعرض باد
در هوای تو به هر ساز زمان رقصیده
اینک ای مرگ، که مردم ز تو رو گردانند
سخت مشتاق رسیدن به توام _نادیده _
تو اگر باشی و رویات نباشد با من
چون درختم که شب از بادخزان خشکیده
“آن سفرکرده که صد قافله دل همره است”
آنکه بر شوکت و زیبایی خود بالیده
فارغ از حال دگرگون شده این عاشق
زلف بر شانه فرو ریخته و خوابیده
دو تا چشمام همه جا دنبال تو مي گرده
با نبودنت دلم با غصه ها سر كرده
شب و روز در پي تو من همه جا رو گشتم
يكي گفت غصه نخور اون داره بر مي گرده
زندگي با عشق تو رنگ ديگه داشت برام
رفتي و بدون تو تلخ شده روز و شبام
Life with your love was another color for me
دل من با هيچ كسي نمي تو نست خو بگيره
شب و روز منتظر و چشم به رات مونده نگام
كسي مثل تو نشد كسي مثل تو نبود
همش از خدا مي خوام كه بيايي زود زود
كاش كه مي شد دوباره باز هم و پيدا بكنيم
سفره عشق مونو با هم ديگه وا بكنيم
كاش تو اين شهر غريب صداي آشنا بياد
دل من هواتو كرده فقط هم تو رو مي خواد
كسي مثل تو نشد كسي مثل تو نبود
همش از خدا مي خوام كه بيايي زود زود
زیباتر از نگاه تو هرگز ندیده ام
این شد که از تمامی مردم بریده ام
با خود نشسته ام که دراین روزهای تلخ
نام تو را چگونه و از کی شنیده ام؟
در دفتری که بوی سرودن گرفته است
خطی به دور اسم تو ای مهربان ترین
یعنی تو را برای خودم برگزیده ام
این دستمال خیس، به آب دو دیده ام
در دوره ای که هرکه به فکرغنیمت است
عشق تو را به قیمت جانم خریده ام
بین من و تو فاصله بسیار بوده است
با این وجود فاصله ام را دویده ام
مثل پرنده خسته از این ماجرای تلخ
از شاخه ای به شاخه ی دیگر پریده ام
فرصت به ما نداد زمان، زندگی کنیم
It didn’t give us time to live
دنیا تمام شد رگ خود را بریده ام
دیگر وقوع معجزه هم کارساز نیست
چون نقطه ای به آخر این خط رسیده ام
به هیچ جمله ای قول نوشتن نداده ام
که خون از دماغ هیچ واژه ای نیاید….
ای دوچشم مست تودراین حوالی بی نظیر
خسته ام ، تنهاترینم ، دست هایم را بگیر
قطره قطره آب شد، دل درغمت بی تاب شد
زیر خورشید فروزان نگاهت ناگزیر
آه اگر صد سال بنشینم تماشایت کنم
من نخواهم شد زچشمان تو هرگزسیرسیر
باامید با تو ماندن ، ازتو گفتن زنده ام
بی تو من می میرم ای بالا بلند سر به زیر
بس که دنبال تو راه افتاده ام دیوانه وار
رد پایم مانده بر شن های گرم این کویر
ای دلیل ماندن من در کویرستان درد
My reason for staying in the desert is pain
سایه عشق خودت را ازسرمن برمگیر
آن نگاری که پریشانی ما را دیده
نقره ای نور تنش بر شب من تابیده
بر تن ساحلیِ خیس ِ عرق کرده من
بس که آتش زده ای، در شریان های تنم
دود آه دل من، سر به فلک ساییده
سر به صحرا زده از غصه نادیدن تو
مردی از دست زمان، دست زمین نالیده
مثل یک شعله ی بی حوصله درمعرض باد
در هوای تو به هر ساز زمان رقصیده
اینک ای مرگ، که مردم ز تو رو گردانند
سخت مشتاق رسیدن به توام _نادیده _
تو اگر باشی و رویات نباشد با من
چون درختم که شب از بادخزان خشکیده
“آن سفرکرده که صد قافله دل همره است”
آنکه بر شوکت و زیبایی خود بالیده
فارغ از حال دگرگون شده این عاشق
زلف بر شانه فرو ریخته و خوابیده
دو تا چشمام همه جا دنبال تو مي گرده
با نبودنت دلم با غصه ها سر كرده
شب و روز در پي تو من همه جا رو گشتم
يكي گفت غصه نخور اون داره بر مي گرده
زندگي با عشق تو رنگ ديگه داشت برام
رفتي و بدون تو تلخ شده روز و شبام
دل من با هيچ كسي نمي تو نست خو بگيره
شب و روز منتظر و چشم به رات مونده نگام
كسي مثل تو نشد كسي مثل تو نبود
همش از خدا مي خوام كه بيايي زود زود
كاش كه مي شد دوباره باز هم و پيدا بكنيم
سفره عشق مونو با هم ديگه وا بكنيم
كاش تو اين شهر غريب صداي آشنا بياد
دل من هواتو كرده فقط هم تو رو مي خواد
كسي مثل تو نشد كسي مثل تو نبود
همش از خدا مي خوام كه بيايي زود زود
عکس نوشته های جدید و عاشقاانه دونفره
The most beautiful duo + new poem romantic photos
عکس های لاکچری عاشقانه رئالیسم با اشعار کوتاه عاشقانه
عکس های عاشقانه آغوش های دونفره پروفایل لاکچری با متن
داغ ترین عکس های دونفره عاشقانه با متن رمانتیک
عکس های عاشقانه و خفن زوج های رمانتیک و عاشق

برچسب ها عکس عاشقانهعاشقانهعکسزیباترین عکسزیباترین عکس نوشته هاعاشقانه دونفره
ارسال نظر
ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید:

نظرات ارسال شده